Unexpectedly : به طور غیر منتظره
We had unexpected visitors.
ما مهمان های غیر منتظره داشتیم.
An unexpected result came about.
نتیجهای غیرقابلمنتظره بهدست آمد.
That was unexpected.
آن غیر منتظره بود.
Expect the unexpected.
انتظار غیر منتظره
Something unexpected happened.
اتفاقات غیر منتظره رخ داده
That is rather unexpected.
این غیر منتظره است
کپی برداری ممنوع است.